شاید شما هم شنیده باشید. یکی از مسائلی که همیشه در رسانه های کشور به عنوان مشکل اصلی صنعت در ایران یاد می شود، کمبود نیروی متخصص قابل عرضه به صنعت از طرف دانشگاهها است. این معضل به صورت عدم کارایی نیروی فارغ التحصیل دانشگاهی و عدم تطبیق آنها با صنایع موجود خود را نشان می دهد. بسیاری از صاحبان صنایع، نسبت به عدم وجود مهندسین با کفایت و توانمند در کشور، معترض هستند و ادعا می نمایند، در صورت نیاز به مثلا یک مهندس مکانیک در کارخانه ای در فیلد خاص، با انتشار آگهی استخدام مهندس مکانیک ، صدها رزومه خواهان شغل مورد نظر می باشد، اما از نظر کیفی، شایستگی اخذ پوزیشین مورد نظر را ندارند. آیا به راستی حق با صاحبان صنایع است؟
شاید اولین موردی که مورد سوال قرار گیرد، دانشگاه ها و قصور آن ها در پرورش مهندسین باشد. آیا باید سرفصلهای دانشگاهی در کشور تغییر نماید؟! اگر کمی تحقیق کنیم، متوجه می شویم سرفصلهای دانشگاهی در کشور ما دقیقا از روی دانشگاههای پیشرفته برگرفته شده است و کتابهای درسی نیز تقریبا با چند سال تاخیر همان مطالب ارایه شده در دانشگاههای صنعتی دنیاست. اما در هیچ کدام از کشورهای پیشرفته، صنایع نسبت به عدم کفایت فارغ التحصیلان دانشگاهی شکایت نمی کنند. پس مشکل کجاست. بخشی از این مشکل، نبود تکنسین فنی مجرب به میزان کافی در کشور است. مثلا وضع موجود در کارخانجات خودروسازی کشور را مشاهده کنید. این صنایع به دلیل ماهیت مونتاژ خود، اصولا نیازی با استخدام مهندسین مکانیک ندارند. بلکه نیاز آنها برای کار در خطوط مونتاژ و تعمیر و نگهداری، از طریق استخدام تکنسین مکانیک برطرف می شود.
همین موضوع در صنعت ساختمان سازی نیاز گریبان صاحبان صنایع و کارفرمایان را گرفته است. کارفرمایان برای مدیریت کارهای اجرایی ساختمان در اصل، نیازمند استخدام تکنسین عمران می باشندکه به علت نبود تکنسین به تعداد کافی، این کار را مهندسین عمران انجام می دهند. اما چرا برخلاف سایر کشورهای جهان، تعداد تکنسینهای فنی تحصیل کرده، نسبت به مهندسین فارغ التحصیل در ایران بسیار کم است. این موضوع دلایل متفاوتی دارد که در ادامه سعی در بررسی آن داریم. اولین دلیل؛ آن است که در نظام آموزش و پرورش ایران، به دلیل کمبود بودجه توجه زیادی به آموزش هنرستانی نمی شود. آموزش و پرورش ما به دلیل ضعف مدیریت و کمبود بودجه به جای تربیت نیروی انسانی فنی تحصیل کرده، دانش آموزان را به آموزش نظری در دبیرستانها سوق می دهد که ارزانتر است. با توجه به کمبود هنرستان در سطح کشور، بسیاری از علاقه مندان به تحصیل در رشته های فنی و حرفه ای از رفتن به هنرستان باز می مانند و به ناچار راهی رشته های علوم انسانی در دبیرستانها می شوند.
مسئله بعدی مرتبط با شمار زیاد دانشگاههای آزاد وغیر انتفاعی در کشور و رقابت آنها برای جذب دانشجو می باشد که موجب شده تا دانشجویان بسیار ضعیف نیز بتوانند به راحتی در سخت ترین رشته های مهندسی جهان مانند هوافضا، مخابرات و غیره در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شوند، در صورتیکه اگر به روند تحصیلی دانشگاهی در کشورهای پیشرفته نگاهی بکنیم، می بینیم با وجود نداشتن امتحان کنکور ورودی برای رشته های مهندسی، اما سطح بسیار بالای آموزش و سخت گیری در روند سنجش باعث می شود که درصد کمی از افراد وارد شده به رشته های مهندسی فارغ التحصیل شوند.
مشکل بعدی، رسوخ مدرک گرایی در جامعه ایران است. این مدرک گرایی متاسفانه پیشینه دهها ساله دارد و مهمترین دلیل آن، عدم شایسته سالاری در جامعه ماست. این موضوع تا جایی در جامعه رسوخ کرده که تقریبا هیچ مقام مسئولی را (حتی در رده شهرداریهای شهرهای کوچک و روسای دفاتر پستی روستایی) بدون پیشوند دکتر و یا مهندس نمی بینیم. در صورتیکه در جامعه، اصل بر شایستگی افراد و نه مدرک تحصیلی افراد باشد.
No comments:
Post a Comment